خودم تک و تنها دختر بختیاری هستم
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خار خندید و به گل گفت سلام

01 آبان 1396 توسط ظفري

خار خندید و به گل گفت سلام
و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت
ساعتی چند گذشت
گل چه زیبا شده بود
دست بی رحمی نزدیک آمد،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد
لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صمیمانه به او گفت سلام…

گل اگر خار نداشت
دل اگر بی غم بود
اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود،
زندگی،
عشق،
اسارت،
قهر و آشتی،
همه بی معنا بود . . . .

فریدون مشیری

مطلب قبلی
مطلب بعدی

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      
دلتنگی ها و اشعار کوتاه هم سروده خودم و هم شعرهایی از شاعران دیگر
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رسانه های اجتماعی وکارکرد آن درگسترش فرهنگ عاشورا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب
  • Atom: مطالب
  • RDF: مطالب
  • RSS 0.92: مطالب
  • _sitemap: مطالب
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس