شعری درمورد امام دلها
اومدم تو حرمت با کفترات بازی کنم دلمو آوردمو تا اندکی راضی کنم
کاش می شد هدیه بدیم یه کفتر پنجه طلا به همه بگم آقاجونم داده امام رضا
درددل داری برو به مشهدش تو حرمش شاه با وفاییه قربون لطف و کرمش
قسمش بده به فاطمه،به جون مادرش به جون آقا جواد،یکی یه دونه پسرش
شب بخواب تو صحن انقلاب و ایوون طلا دم خونت اومده از راه دور چنتا گدا
گفته بودی که شفا میدی دلای مرده را دلای شکسته و قلبای ضربه خورده را
اومدم زنده کنی این دلمو شفا بدی درد و درمون دلم از طرف خدا بدی
《قربونت امام رضا از راه دوری اومدم》 به خداسخته برام باشوق وشوری اومدم
جون زهرا مادرت حاجتم روا بکن به حق کبوترات راهی کربلا بکن.
سروده شده درتاریخ ۱۳۹۵/۱/۲